داستان جذاب یک روز قبل از اعدام
آخرین باری که دیدمش پانزدهم آگوست بود.
درست شب قبل از اعدامش!
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
توریسم شهرداری استانبول | 0 | 406 | haddad |
تخلیه فاضلابهای خانگی با تانکرهای شخصی | 0 | 115 | haddad |
من و بابام و اینترنت (طنز) | 1 | 1672 | haddad |
چگونه می توانم آرامش داشته باشم؟ | 1 | 860 | khanevadehh |
تدریس خصوصی در منزل | 0 | 577 | khanevadehh |
جوکهای جدید و خنده دار تلگرام (5) | 0 | 808 | hengame |
عشقولانه ترین داستان به نام شرط عشق | 0 | 783 | hengame |
پیامک زیبای فلسفی | 0 | 632 | hengame |
پیامکهای عاشقانه | 0 | 676 | hengame |
داستان طنز: از فرصت ها استفاده کنید! | 0 | 1198 | mobina |
داستان جذاب یک روز قبل از اعدام
آخرین باری که دیدمش پانزدهم آگوست بود.
درست شب قبل از اعدامش!
داستان آموزنده بادکنک من
سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد و تقاضا کرد با ماژیک روی آن اسم خود را بنویسند.
داستان حمام رفتن بهلول
داستان کوتاه حمام رفتن بهلول
روزی بهلول به حمام رفت ولی خدمه حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن قسم که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند.
بقیه در ادامه ی مطلب...
داستان کوتاه و آموزنده انسان بزرگ و عظیم
بقیه در ادامه ی مطلب...
چوپان بیچاره خودش را کشت که آن بز چالاک از آن جوی آب بپرد نشد که نشد. او میدانست پریدن این بز از جوی آب همان و پریدن یک گله گوسفند و بز به دنبال آن همان…
عرض جوی آب قدری نبود که حیوانی چون نتواند از آن بگذرد… نه چوبی که بر تن و بدنش میزد سودی بخشید و نه فریادهای چوپان بخت برگشته!
درصورت مفید بودن مطالب،
برای حمایت از عشق یعنی انتظار
کد زیر را کپی کنید و
در وبلاگ و یا سایت خود قرار دهید.
10000 تومان |
8500 تومان |
36000 تومان |
14900 تومان |
30000 تومان |
20000 تومان |
20000 تومان |
10000 تومان |
20000 تومان |
32000 تومان |