loading...
♥عــشق یعنــی انتـــظار♥
♥عشق یعنی انتظار♥
خوش آمدید
با سلام خدمت کاربران عزیز اگر نتونستید آهنگی رو دانلود کنید در این قسمت(قسمت نظرات) به ما اطلاع بدین تا مشکل لینک آهنگ را برطرف کنیم فقط کافیه اسم آهنگ و بگید...
http://s5.picofile.com/file/8109734534/989366gjo75r8lb7.gif
كاربران محترم  درصورت دانلود نشدن آهنگ
ابتدا باید روی ( دانلود آهنگ ) کلیک
راست کنید و گزینه save link as را بزنید
http://s5.picofile.com/file/8109734534/989366gjo75r8lb7.gif
ازتبادل بنر و لینک رایگان هم معذوریم

http://s5.picofile.com/file/8109734534/989366gjo75r8lb7.gif
http://s5.picofile.com/file/8109735276/53.gifبا تشکر مدیر سایتhttp://s5.picofile.com/file/8109735276/53.gif

آخرین ارسال های انجمن
★★Entezar★★ بازدید : 744 سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

داستان زیبای برخورد یک زن و شوهر با ماموران

http://up.enttezar.ir/up/enttezar/Pictures/550317283.jpg

 

زن و مرد از راهي مي رفتند، ماموران آنها را ديدند وآنها را خواستند!
پرسيدند شما چه نسبتي با هم داريد؟
زن و مرد جواب دادند زن و شوهريم

 

بقیه در ادامه ی مطلب...

★تـــانـیـــا★ بازدید : 842 دوشنبه 03 تیر 1392 نظرات (3)

64b95a901e9d7e3185494fc9b0570f64-425


♥ جعفر رضایی♥ متولد 1356 لیسانس اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی تهران سال
1380 عاشق دختری بنام مریم شد و چون وضع مادی جعفر خوب نبود پدر مریم با
ازدواجشان مخالفت کرد....:|:(



★★Entezar★★ بازدید : 402 چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

داستان های کوتاه عاشقانه جدید 92

داستان عاشقانه

 

 

 

 داستان عاشقانه احساسی و رمانتیک جدید(داستان کوتاه عاشقانه)

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟

هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا ۳ روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و

گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟

 

★★Entezar★★ بازدید : 544 چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 نظرات (1)

.: داستان کوتاه عشق ده ساله :.


علی رغم گذشت حدود ۱۰ سال از دوستی شون و ۱ ماه از ازدواجشون هنوز هم با نگاهی مشتاق به هم نگاه میکردن و با نگاهشون همدیگه رو ذوب میکردن. هیچ کدومشون به یاد ندارن که تو این ۱۰ سال حتی یک بار با هم دعوا کرده باشن و از این بابت به دوستیشون افتخار میکردن و صادقانه همدیگه رو دوست داشتن و برای هم میمردن.

هر جفتشون بعد از تعریف وقایع روزانه ساکت شدن و تو فکر فرو رفتن، تنها لحظاتی که سکوت بینشون بود برای این بود که هر دو فکر کنن و این بار هم مثل خیلی لحظات دیگه فکرشون مثل هم بود…هر دو داشتن به لحظاتی فکر میکردن که با وجود مشکلات زیاد خانوادهاشون و مسائلی که داشتن با هم دوست مونده بودن و هیچ وقت لحظات خوبشون رو از یاد نبرده بودن. اون شب کلی سر به سر هم گذاشتن و کلی با هم شوخی کردن.

★★Entezar★★ بازدید : 452 چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 نظرات (1)

Chah[KamYab.ir]

داستان زیبای چاه آرزوها

زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند،

مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت.

زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد

و ناگهان به داخل چاه پرت شد. مرد چند لحظه ای بهت زده ...

 

 



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون در موردسايت چيه؟
    از قالب سایت راضی هستین سرعت بالا امدنش چطوره؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1416
  • کل نظرات : 432
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 1191
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 166
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 361
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,065
  • بازدید ماه : 376
  • بازدید سال : 54,706
  • بازدید کلی : 4,573,443
  • کدهای اختصاصی
    ♥لوگو و تولبار سایت♥
    نصب تولبار سایت
    با نصب تولبار سایت عشق یعنی انتظار
     جدیدترین مطالب سایت را
     بالای مروگر خود به سادگی مشاهده کنید!
     نصب کنید

    http://up.enttezar.ir/up/enttezar/Pictures/564632121.gif

    سایت عشق یعنی انتظار

    درصورت مفید بودن مطالب،

    برای حمایت از عشق یعنی انتظار

    کد زیر را کپی کنید و

    در وبلاگ و یا سایت خود قرار دهید.